یکی از اضلاع بسیار مهم و موثر زیستبوم نوپا (اکوسیستم استارتآپها)، سرمایه است که نقش روانی و عملیاتی مهمی در شکلگیری و موفقیت کسبوکارهای نوپا دارد.
پرداخت برتر، درباره سرمایه در نوپاها از چند منظر مختلف میتوان سخن گفت.
از منظر جوانان علاقهمند به فعالیت و نگران از نبود سرمایه، طبق آموزههای محققان و صاحبنظران برجسته این حوزه، باید نقش و اهمیت عنصر سرمایه در پرداختن به ایده نوآورانه و پیگیری فرصتها را کمرنگ کرد و آموزش عمومی لازم را در این زمینه فراهم ساخت.
همچنین، باید به جوانان صاحب ایده و علاقه مند آموخت که شروع یک استارتآپ و توسعه ایده را نباید به عنصر سرمایه و جذب سرمایهگذار منوط یا وابسته بدانند.
آمار جهانی سال ۲۰۱۲ نشان میدهد سرمایه شخصی (bootstrapping) همچنان روش اصلی شروع یک استارتآپ است و ۸۰ درصد از کارآفرینان با استفاده از پساندازهای شخصی خود و ۱۴ درصد با قرض گرفتن از دوست و فامیل و وام بانکی دست به شروع راهاندازی استارتآپ خود زدهاند.
علاوه بر این وابسته دانستن موفقیت به سرمایه، در گامهای نخست شکلدهی یک استارتآپ، یکی از موانع جدی شکلگیری فرهنگ و فضای مناسب برای رویکرد جوانان به کسبوکارهای نوپا است و باید نمونههای بسیار داخلی و خارجی صاحبان ایده و نوآوری را که توانستهاند با تلاش و فعالیت خود، به راهاندازی، تثبیت و رشد استارتآپ خود موفق شوند، معرفی کرد تا سرمایه برای چنین رویکردی، به مانعی ذهنی تبدیل نشود.
وابستگی کسبوکارهای نوپا در وجود مؤسسات و نهادهای سرمایهگذاری
از سویی دیگر، شکلگیری فضای کسبوکارهای نوپا و رشد سریع و موفق یک استارتآپ، به وجود مؤسسات و نهادهای سرمایهگذاری وابسته بوده که منطق و ریسک چنین نوع کسبوکاری را درک کنند و چابکی، سرعت عمل و آمادگی لازم برای تعامل با چنین مجموعههایی را کسب کرده باشند.
همچنین، بدنه سنگین و محافظه کار روشهای سرمایهگذاری متداول در کشور، قابلیت، ظرفیت و چالاکی لازم برای حمایت و بهرهبرداری از چنین فرصتهایی را نداشته و میتوان ادعا کرد با حجم و ظرفیت آن نیز آشنایی ندارد.
کسبوکارهای نوپا همراه با خود، ظرفیتها و جذابیتهای خاصی را شکل دادهاند که شیوههای متناسب و همگامی از سرمایهگذاری را خلق کرده است و به نظر می رسد طرح و بررسی ابعاد و مسائل متفاوت این حوزه، یکی از اولویتهای پرداختن به نوپاها (استارتآپها) را در کشور شکل خواهد داد.


دلیل اهمیت سرمایه برای کسبوکارهای نوپا
بحث جذب سرمایه برای موفقیت یک ایده، همواره در کنار سایر دلایل موفقیت یک نوپا قرار داشته و به آن توجه شده است. اما واقعیت این است که بحث سرمایه مهمتر از آن است که تصور میشود. در واقع فقط سرمایه است که مانند بالهای پرواز برای یک نوپا عمل میکند. سرمایه یکی از مهمترین تکهها در پازل موفقیت نوپا به شمار میرود.
این مسئله ممکن است برای استارتآپهای فناورانه و مبتنی بر وب کم رنگتر جلوه کند؛ اما واقعیت این است که سرمایه برای استارتآپ همانقدر مهم است که برای راهاندازی یک کارگاه تولید لولههای پلی اتیلن.
خوشبینی بیش از اندازه به موفقیت استارتآپها و مشاهده الگوهای موفقیت جهانی باعث شده است که مسئله سرمایه برای وب – محورها کمتر از سایرین جلوه کند.
اما با کمی دقت در موفقیت کسبوکار دات کامهای بزرگ دنیا میتوان نتیجه گرفت که آنها نه تنها بر اساس ایده برخاسته از گاراژ یا خوابگاه بلکه بر اساس مدل جذب سرمایه خود موفق شدهاند. همینطور،کم سن و سال بودن مؤسس و موفقیت ناگهانی آنها، باعث شده است که بیشتر توجهات به زندگی و عقاید مؤسس کسبوکارهای بزرگ مانند گوگل، فیس بوک، eBay آمازون و… به عنوان دلایل موفقیت آنها جلب شود.
ما زمانی آنها را شناختیم که تقریبا به قلههای موفقیت نزدیک شده بودند؛ اما واقعیت این است که آنها راه دشواری در گمنامی طی کردهاند تا به اینجا برسند و مرور تاریخچه آنها نشان میدهد اولین گام در رسیدن به قله موفقیت، همانا جذب سرمایهگذار است.
چهار دلیل برای تأکید بر اهمیت سرمایه، در به موفقیت رسیدن یک نوپا
۱- یک دست صدا ندارد
این مسئله همواره از امور روزمرہ زندگی گرفته تا مباحث کلان وجود دارد.
مبنای تجارت جهانی نیز بر همین اساس بوده و در تجارت جهانی به صورت خلاصه هرکس (هر کشور) کاری را انجام میدهد که در آن تخصص و تبحر لازم را داشته و دیگر امور را به سایرین میسپارد.
توجه به سرمایه خصوصا در نوپاهای وبی که سهل و ساده و کم هزینه به نظر میآیند، مهمتر است. ایده نوپا پس از آزمایش موفقیت اولیه توسط ایدهپرداز برای توسعه آن به تخصص، زمان، مکان، تجهیزات، حقوق و دستمزد، پشتیبانی، تبلیغات و … نیاز خواهد داشت و اینها چیزی نیست که یک یا چند نفر شروع کننده نوپا آن را فراهم کنند همچنین، خوشبینی به تهیه آن در قالب روابط دوستانه یا فامیلی، خیالی غیر واقعی است.
۲- خوشبینی در برآورد هزینهها
معضلی که در کسبوکارهای نوپای شکست خورده وجود دارد، عدم برآورد صحیح از هزینههای لازم است. به طور کلی برآورد هزینهها، نوعی مهارت است که تعارف یا خوشبینی نمیطلبد.
همچنین، برآورد هزینههای پیدا و پنهان کسبوکار به بررسی دقیق نیاز دارد و این کار
در کشورهای در حال توسعه به صورت ضعیفی انجام میپذیرد و به این علت است که بسیاری از پروژهها در زمان و هزینه پیشبینی شده به انجام نمیرسند.
همچنین، هزینهها بسیار بیشتر از آن است که یک ایدهپرداز خوشبین به موفقیت پروژهاش خواهد داشت. اگر این برآوردها درست انجام گیرد، آنگاه فقط یک اهرم میتواند آن را تأمین گرداند و آن سرمایه واقعی نزد سرمایهگذاران واقعی است.
اهرم موفقیت آینده کسبوکار در دست سرمایهگذار بوده و فقط سرمایهگذار واقعی است که میتواند بسیاری از مشکلات اولیه نوپاها (استارتآپها) را رفع کرده و به آنها شکل و ساختار یک کسب و کار واقعی را که به ارائه خدمات در سطح وسیع قادر است، بدهد.
همینطور ایده استارتآپ باید آنقدر جذاب و با کیفیت باشد که بتواند سرمایههای واقعی سرمایهگذار را جذب کند و در غیر اینصورت امید به موفقیت آن کم به شمار میرود.
٣- انرژی درونی سرمایه
سرمایه به مثابه یک منبع انرژی فشرده شده حاصل کار و تلاشی است که انجام گرفته است. ماهیت سرمایه این است که انرژیهای اطراف را گرفته و در درون خود متمرکز سازد.
یک کسبوکار نوپا مسلما به انرژیهای نهفته در درون سرمایه نیاز خواهد داشت و تمرکز بیش از حد سرمایهها و عدم به کارگیری آنها در راستای توسعه، سبب بحران اقتصادی میشود.
این همان دلیلی است که به عقیده برخی کارشناسان باعث رکود اقتصادی جهانی اخیر شده است و ممکن است به همین دلیل باشد که بانک مرکزی آمریکا در چند سال اخیر نرخ سود سپردههای بانکی را کماکان پایین نگه داشته تا علیرغم تهدیدی که برای ارزش دلار دارد، به گردش سرمایه در خارج از بانکها و ایجاد شغلهای جدید کمک کرده باشد.
۴- توان جان به در بردن از ضررهای مقطعی
بسیاری از ایدههای استارتآپی به علت ماهیت نوآورانه شان ممکن است در مراحل اولیه تولد، درآمد آنچنانی را عاید صاحبان خود نسازند، همچنین ممکن است صاحبان کسبوکار، بخش بزرگی از منابع خود را صرف شروع استارتآپ کرده و لذا تحمل شکست آنها بسیار پایین خواهد آمد که همین موضوع خطر تلاطم در کسبوکار را خواهد شد.
به همین دلیل باید سرمایههای جدید در کسبوکار تزریق گردند تا در صورت عدم درآمدزایی در سالهای اولیه، امکان ادامه کسبوکار وجود داشته باشد.
همچنین، تحملپذیری سرمایهگذار یکی از شروطی است که مؤسسان اولیه شرکتی مانند گوگل از سهامداران انتظار دارند.البته باید دانست که هیچ سرمایهگذاری حاضر به ارائه سرمایه برای آزمایش و خطا نبوده. لذا ایدهپرداز باید تمام تلاش خود را برای بهبود و باروری ایدهاش به کار گیرد تا توجه سرمایهگذار را به خود جلب کند.


جمع بندی:
ایدهپردازان اولیه استارتآپ، باید از مرحلهای به بعد، تعصب یا خودخواهی به ایده خود را کنار گذاشته و به سرمایهگذار بیاندیشند. این مهم مستلزم داشتن فرهنگ شراکت بوده.
همچنین، سرمایهگذار با ارزشترین کالای خود، یعنی سرمایهاش، را فراهم میکند و در ازای آن مالکیت بر بخشی از ایده و آنگاه نوآوری و بهرهوری ایدهپرداز را میخواهد. این موضوع هم یک کار فرهنگی و هم یک کار قانونی و حقوقی محسوب میشود.